بگذارید پدرانه بنویسم!

ساخت وبلاگ
من از سکوت جوانان زادگاهمان هراس دارم.علی میرزامحمدی«نوشته بود می روم اگر در مسیرم، حتی یک نفر هم به رویم لبخند بزند خودکشی نخواهم کرد!؟ »به احتمال، ما لبخندهایی از این جنس نزده‌ایم که چند سالی است برخی جوانان رشیدمان را با مرگ خودخواسته از دست داده ایم؟!و شاید به دلایلی از همین جنس بوده است که چندی پیش که جوانی را در آرامستان محله به خاک سپردیم و تقریبا" همه از خودکشی او خبر داشتند، همه خود را به کوچه علی چپ زده بودیم. هوا طوفانی بود. گرد و غبار همه را کلافه کرده بود. همه، حتی آخوند محله هم عجله داشتند، به سرعت سر و ته، مراسم را به هم بیاورند و خاکسپاری را زودتر تمام کنند. باران داشت می بارید و همه با عجله آرامستان را ترک کردند.در مسجد صدای «خدا رحمت اش کند» گوش همه را کر کرده بود. انگار نه انگار که جوانی به زندگی خویش، خودخواسته پایان داده بود. اما همه گوش شان از فریادی به این بلندی ناشنوا شده بود. آخوند محله هم وقتی به روی منبر رفت حرفهایی زد که تفاوتی با حرفهایی که در مجلس ترحیم یک پیرمرد زده بود نداشت. این یعنی تفاوتی برای او و مخاطبان مسجد ندارد.خدا کند این انتهای ماجرا باشد.من از سکوت جوانان و نوجوانان زادگاهمان هراس دارم. انگار یک جای کار می لنگد. اگر ذهن های آنها به صدا در می آمدند شاید از سرگردانی و خستگی روحی خویش می گفتند. اینکه کلافه شده اند. اینکه تمام شده اند.اما من باز هم از سکوت جوانان زادگاهمان هراس دارم.اینجا مرگ خودخواسته به شدت جنبه مردانه دارد. تقریبا" همه آنهایی که در این دو سال خودکشی کرده اند پسران نوجوان هستند. ولی هیچ کس در پی علت ها نیست.اما عجیب تر آن است که نرخ خودکشی زادگاهمان چندین برابر کشوری است که درست در مرزهای شمال غرب ایران، در فاصله ای ک بگذارید پدرانه بنویسم!...ادامه مطلب
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 2 تاريخ : چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403 ساعت: 11:23

فقه یا شیمیدکتر علی میرزا محمدیروزنامه آرمان امروز اخیرا” نشستی با عنوان «معرفی جدول فقهی تسخیر» در یکی از دانشگاه‌های کشور برگزار شده است که در رابطه بین علوم پایه و معرفت اسلامی ( به طور ویژه فقه) دارای اهمیت زیادی است. ارائه دهنده این ایده مدعی است با تولید یک روش تحقیق جدید مبتنی بر اشراف(گزارش‌های خداوند در مورد اشیا) در برابر روش‌های تحقیق دانشگاهی، زمینه تفکر عمیق اساتید و محققان را در علوم جاری در دانشگاه‌ها و تبعات ناشی از آنها فراهم کرده است. ایشان در مقدمه‌ای، ضمن انتقاد از علم باوری مدرن، معتقد است علم شیمی بر پایه مطالعه عنصر، از تبیین برخی خواص مواد از جمله طبع های چهارگانه سرد/گرم و تر / خشک عاجز است. در نتیجه کاربرد علم شیمی با برهم زدن اعتدال طبع‌های چهارگانه به جای آنکه مفید واقع شود منشاء مضرات مختلفی شده است.ایشان با استناد به قران مدعی است همه نیازهای انسانی با اشیاء (مخلوقات طبیعی خداوند) قابل رفع است و نیازی به تحقیقات عنصر پایه به ویژه سنتزهای شیمایی جدید نیست. ایشان علم منجر به تصرف در طبیعت را شناسایی خاصیت اشیاء می‌داند. در این تفکر، وظیفه عالم، شناسایی خاصیت اشیاء است و نباید به تاسیس خاصیت‌های جدید با ساختن اشیاء جدید مبادرت کند. ایشان با رد طبقه بندی علوم پایه به شیمی، فیزیک، و … مدعی تاسیس علوم دهگانه‌ای به عنوان علوم پایه است. ایشان به جای جدول تناوبی مندلیف(مبتنی بر تفکر عنصر پایه)، “جدول فقهی تسخیر” را معرفی می‌کند؛ به این صورت که مدعی است ۲۰۰ شی پرکاربرد( مخلوقات طبیعی خداوند) را در ۱۹ گروه طبقه بندی کرده است که در نتیجه آن ۱۰۰۰ خاصیت شناسایی شده است. ایشان مدعی است با استفاده از این جدول می توان برای تمام نیازهای بشری، اشیاء متناسب با آنه بگذارید پدرانه بنویسم!...ادامه مطلب
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 3 تاريخ : چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403 ساعت: 11:23

دلایل روند افزایشی خودکشی پزشکان ایرانی علی میرزامحمدی(جامعه شناس)روزنامه آرمان امروزآمارها و بررسی‌های موجود نشان می‌دهد خودکشی پزشکان ایرانی به مرز هشدار رسیده است. خودکشی در میان پزشکان مرد ۴۰ درصد و پزشکان زن ۱۳۰ درصد، نسبت به جمعیت عمومی، افزایش یافته است. در آمار دیگر خودکشی پزشکان در چند سال اخیر ۵ برابر شده است. اما چه تبیین و تفسیری مبتنی بر دانش جامعه‌شناسی و روانشناسی اجتماعی می‌توان درباره این روند نگران کننده ارایه نمود؟ خودکشی پزشکان ایرانی را می‌توان در چند بستر تبیین نمود:تضعیف نظام‌های معنایی: نظام‌های معنابخش در جهت هدفمندسازی زندگی انسان‌ها نقش اساسی دارند. این نظام‌ها، روحیات آدم‌ها (آهنگ، خصلت و کیفیت زندگی، سبک اخلاقی و زیبایی‌شناختی و حالت زندگی) را با جهان بینی آنها (تلقی از واقعیت عملکرد و نظم موجود در اشیاء و پدیده‌‌‌ها) هماهنگ می‌کنند. اما آستانه تغییرات اجتماعی در جامعه ایران به ویژه در سالهای اخیر به حدی شدید بوده که تطابق محتوای جهان‌بینی بیشتر افراد جامعه را با روحیات آنها به هم ریخته است. این وضعیت در پزشکان که در میانه رقابت نظام‌های معنابخش (دینی، علمی، و شبه علمی) قرار دارند بیش از دیگر افراد، معنا را در زندگی آنها دچار ابهام کرده است.بر هم خوردن تعادل نیازها با رونوشت روانشناختی مراحل مختلف چرخه زندگی: هم عقیده با ژیرارد، حوادث پیش بینی‌نشده و نامنظم و غیر قابل انتظار زندگی می‌تواند با تهدید هویت فردی، احتمال خودکشی را افزایش دهد. بر این مبنا می‌توان یک چرخه روان شناختی معطوف به موفقیت را تعریف نمود که این تعریف با ناپایداری‌های غیرقابل انتظار زندگی می‌تواند تهدید شود. در نتیجه تصویر فرد از خود، گذشته، حال و آینده به هم می‌خورد. این تصویر بگذارید پدرانه بنویسم!...ادامه مطلب
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 4 تاريخ : چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403 ساعت: 11:23

روزنامه آرمان امروز14 فروردین 1403دکتر علی میرزامحمدی / جامععه شناسدر سال‌های اخیر خبر‌هایی درباره تخلفات مالی، مسائل اخلاقی و دوگانگی‌های مهم رفتاری و ادعا‌های معدودی سیاستمداران در فضای رسانه‌ای کشور درز پیدا کرده است که همه آن‌ها با اسامی خاص با پسوند گیت معروف شده‌اند. به همین قلم، درباره تبیین این رسوایی‌ها از منظر جامعه‌شناسی رسانه، چند یادداشت منتشر شده است. در این یادداشت به شگرد‌هایی می‌پردازیم که در آن‌ها سعی می‌شود سیاستمداران مشهور را از تیررس آسیب‌های احتمالی این رسوایی‌ها محافظت نمایند. تامپسون جامعه‌شناس رسانه معتقد است یکی از شیوه‌های کنترل رسوایی‌هایی سیاسی، و محدود و محصور کردن سرچشمه‌های دردسر و تنزل پیامد‌های بالقوه آسیب زای آن، راهبرد «امکان انکار آتی»است؛ به این معنا که شرایطی فراهم می‌شود در صورت برملا شدن ماجرا، چنین قلمداد کنند که این سیاستمدار از ماجرا بی‌خبر بوده است.در ماجرای ایران – کنترا (Iran – contra) از چنین راهبردی استفاده شد تا پس از برملا شدن رسوایی، ریگان به عنوان رئیس جمهور آمریکا مصون باقی بماند. اما اجازه بدهید در تکمیل تحلیل تامپسون اشاره کنم که «شگرد امکان انکار آتی» نیازمند پیدا کردن یک فرد یا گروه قربانی است که سیاستمدار بتواند مسئولیت خطا یا رسوایی رخ داده را به او منتسب کند. این فرد یا گروه قربانی می‌تواند اعضای خانواده سیاستمدار یا فرزندان او باشد یا گروه یا فردی دیگر که خواسته یا ناخواسته مسئولیت رسوایی متوجه او بشود. افرادی که شاید بتوانیم با عبارت «قربانیان بلاگردان» از آن‌ها یاد کنیم. اما پرسش این است که چرا این افراد، چنین نقشی را پذیرا می‌شوند. در پاسخ باید گفت نمی‌توان اطمینان کامل داشت که آن‌ها چنین نقشی را از روی رضایت پ بگذارید پدرانه بنویسم!...ادامه مطلب
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 17 تاريخ : سه شنبه 28 فروردين 1403 ساعت: 19:29

مقایسه سیسمونی-گیت با ازگل-گیتدکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس)روزنامه آرمان امروزنویسنده همراستا با آنتونی کینگ (Anthony King) معتقد است هرچند رسوایی‌ها یک ویژگی همه‌شمول زندگی سیاسی معاصر است، ادبیات انتقادی مستدل درباره تحلیل آن، نادر و در مرحله نوزادی است. در ایران این ادبیات بیشتر ژورنالیستی است و محافظه‌کاری و خودسانسوری مانع از ورود آن به مباحث دانشگاهی می‌شود. این نوشتار نمونه‌ای است در جهت مطالعه ساختار رسوایی‌های سیاسی که درباره دیگر موارد مشابه نیز می‌توان به کار گرفت. در فاصله نزدیک به دو سال، دو رسوایی سیاسی، موجی از واکنش‌های رسانه‌ای را به همراه داشته است که با هشتگ‌های سیسمونی-گیت و ازگل-گیت معروف شده‌اند. مقایسه این دو رسوایی از ابعاد مختلف می‌تواند مد نظر قرار گیرد:نوع رسوایی: اگر دسته بندی آنتونی کینگ را ملاک قرار دهیم(رسوایی جنسی، مالی- پولی، و رسوایی‌های قدرت)، ازگل-گیت را به راحتی می‌توانیم در دسته مالی- پولی قرار دهیم، اما درباره سیسمونی-گیت قرار دادن آن در دسته‌بندی سه‌گانه کینگ ساده نیست. شاید بتوان با تسامح آن را در دسته رسوایی‌های قدرت قرار داد. این دشواری در دسته‌بندی سیسمونی-گیت، ریشه در آن دارد که در تحلیل مساله رسوایی، باید به تفاوت‌های فرهنگی در قراردادهای رفتاری، تفاوت نظام‌های سیاسی و منافع رسانه‌ای نیز توجه نمود. از این منظر، اصولا" اگر ماجرای پایه‌ای سیسمونی-گیت در دیگر کشورها و حتی درباره بیشتر سیاستمداران کشور با گرایش سیاسی متفاوت رخ می‌داد به احتمال به عنوان رسوایی، دستمایه و سوژه افشاگری رسانه‌ای قرار نمی‌گرفت. ساختار اصلی این ماجرا، ریا و دورویی فاحشی بود که با خشم افکار عمومی موجب شد از آن به رسوایی یاد شود.سیاستمدار و جناح سیاسی هدف: بگذارید پدرانه بنویسم!...ادامه مطلب
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 28 تاريخ : سه شنبه 28 فروردين 1403 ساعت: 19:29

ایرانیان و دگرگونی شناخت دینی دکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس)روزنامه آرمان امروزسالها پیش در جستجوی کانال‌های ماهواره‌ای به چندین کانال برخورد کردم که تماشای آنها موجب نگرانی مادرم بود. این کانال‌ها ادیان دیگری را تبلیغ می‌کردند و یا قرائت رایج دینی ما را به چالش می‌کشیدند. اما این کانال‌ها با تداوم نگرانی‌های مادرم درباره احتمال گمراهی من، توسط برادرم حذف شد!؟به احتمال زیاد نگرانی‌هایی از این جنس، موجب شده بود در دهه 60 ، جامعه ایران فقط به منابع خاصی از شناخت دینی دسترسی داشته باشد. منابعی که آنها را می‌توان منابع شناخت مومنانه نامید که بر اساس اعتقاد شما به یک دین، دروازه‌هایی از معارف و شناخت را به روی شما باز می‌کند. در دهه 60 ، دسترسی به منابع دیگر و یا مغایر با روایت رسمی، بسیار دشوار و برخی نیز در بازار قاچاق کتاب‌های ممنوعه امکانپذیر بود؛ هر چند ترس احتمالی از مجازات و طرد اجتماعی به واسطه مراجعه به این نوع منابع، مانع مهمی برای این دست کنجکاوی‌ها تلقی می‌شد. اما در دهه 70 با افزایش جریان اطلاعات به ویژه افزایش انتشار کتب، جراید و روزنامه ها، و ظهور شبکه‌های ماهواره‌ای، منابعی غیر از منابع شناخت مومنانه در دسترس بسیاری از اقشار مردم ایران قرار گرفت. این منابع یا شناخت دینی را از منظر ادیان یا مذاهب دیگر مطرح می‌کردند و یا با روش علمی بی‌طرفانه و به دور از دلبستگی دینی، ساختار ادیان و نقش اجتماعی-سیاسی آنها را تحلیل می‌کردند. برخی شبکه‌های ماهواره‌ای، ادیان یا مذاهب دیگر اسلامی را تبلیغ می‌کردند و با مبانی فکری و عقیدتی خود، باورهای مورد حمایت حاکمیت رسمی کشور را به چالش می‌کشیدند.منابع شناخت علمی مبتنی بر برخی پژوهش های تاریخی، جامعه شناختی، فلسفی، و... است که پدید‌ بگذارید پدرانه بنویسم!...ادامه مطلب
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 28 تاريخ : سه شنبه 28 فروردين 1403 ساعت: 19:29

ایرانیان و استعاره‌بازی مجازیدکتر میرزامحمدی(جامعه شناس)روزنامه آرمان امروز- 10 اسفند 1402چندی پیش تکه‌هایی از سخنان فردی که به عنوان کارشناس ورزشی در تلویزیون حضور یافته بود دستمایه طنزپردازی کاربران فضای مجازی قرار گرفت. این فرد با تکه کلام «جدی می فرمایید!» مشهور شد وکاربران فضای مجازی با عاریت گرفتن از تکه‌های گزینش شده سخنانش، و به کار بستن آنها در موقعیتی‌هایی دیگر، محتواهای خلاقانه‌ای تولید کردند. این کار تولید محتوا در فضای مجازی را که درباره موضوعات دیگر نیز انجام می‌گیرد «استعاره‌بازی مجازی» می‌توان نامید.از دیدگاه نویسنده «استعاره‌بازی»، هنری عامه پسند و خلاقانه است که پیش از این در طراحی برخی کاریکاتورها از آن استفاده شده است؛ با این تفاوت که «استعاره‌بازی مجازی» بر خلاف کاریکاتور، هنری سیال است و این سیالیت بیشتر به علت ناشناخته ماندن تولید کننده‌های محتواهای مربوطه و در مواردی بی معنابودن مالکیت معنوی خالق آن است. «استعاره‌بازی مجازی»، به عنوان هنری رسانه‌ای و طنازانه، با خلقیات و عناصر فرهنگی ما ایرانیان سازگار است. برخی از محتواهای تولید شده با استعاره‌بازی به شابلونی تبدیل می‌شود که بسیاری از تولید کننده‌های محتوا از آن تقلید می‌کنند. دایره برخی استعاره‌بازی‌ها از مرزهای جغرافیایی ملی فراتر می‌رود و جنبه فراملی پیدا می‌کند. آهنگ «عباس بوقی» نمونه عینی این استعاره‌بازی فراملی بود که با عاریت‌گیری صدای آهنگ، و الحاق آن به تصویر رقص در مناطق مختلف ایران و جهان، محتواهای جدیدی خلق شد. با وجود این، بیشتر محتواهای تولید شده با استعاره‌بازی در فضای مجازی ایرانیان، قابل ترجمه به زبان‌های دیگر نیست و ترجمه، لطایف و طنازی‌های مستتر در آنها را منعکس نمی‌کند.از نظر شکل‌ب بگذارید پدرانه بنویسم!...ادامه مطلب
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 28 تاريخ : سه شنبه 14 فروردين 1403 ساعت: 9:48

آسیب شناسی کارکرد خوش‌سیمایی در میدان سیاسی ایراندکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس) روزنامه آرمان امروزدر فضای سیاسی و اجتماعی ایران، هر چند داشتن چهره و ظاهر زیبا، همانند دیگر مناطق جهان عاملی مهم در ارتقای سیاسی و مدیریتی تلقی می‌شود، اما ویژگی‌های خاص جامعه ایران موجب می‌شود بسترهای سو استفاده از این عنصر برای افراد و گروه‌های سیاسی فراهم شود. در تبارشناسی بهره‌گیری از عنصر زیبایی چهره در میدان سیاسی ایران، در دهه های پساانقلابی، چند دوره زمانی را می‌توان از همدیگر تفکیک نمود. در سالهای اول انقلاب، اصولا" بهره‌گیری از عنصر زیبایی چهره، چندان در دنیای سیاست و مدیریت ایران موضوعیت نداشت. این مساله، بازتاب گفتمان انقلابی حاکم بر جامعه ایران بود. اما به تدریج پس از خاتمه جنگ و شروع دهه موسوم به سازندگی و برنامه‌های توسعه، با بازشدن نسبی فضای سیاسی- اجتماعی، «گفتمان زیبایی حاکم بر جامعه» تغییر پیدا کرد. نگاه این گفتمان جدید به فیزیک بدن، بر مبنای محدودیت‌های مذهبی، به زیبایی‌های چهره که در قاب عکس‌های متداول انتخاباتی قابل تعریف بود منحصر شده بود. هرچند مردها با دست های خویش نیز می‌توانستند جذابیت‌هایی در تصویر رسانه‌ای خویش خلق کنند. در این دوره به علت محدودیت در ارتباط‌های چهره به چهره و کاربرد محدود و کنترل شده رسانه، شناخت افراد از سیاستمداران بیشتر بر مبنای ادعاهای مطرح آنها در پوسترها و به احتمال رسانه‌های رسمی و اندک جراید در دسترس بود. در نتیجه بعید نبود برخی افراد که توفیق دیدار چهره به چهره سیاستمداران را داشتند با تعجب، تفاوت فاحش بین واقعیت و عکس منتشر شده آنها را شاهد باشند و معترض به اینکه «چگونه گنجشک را جای قناری به مردم قالب کرده‌اند؟!»با افزایش میزان آگاهی عمومی بگذارید پدرانه بنویسم!...ادامه مطلب
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 26 تاريخ : پنجشنبه 3 اسفند 1402 ساعت: 12:13

این خودکشی به ما مربوط نیست؟!دکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس)روزنامه آفتاب یزد- 11 بهمن 1402چندی پیش چند خبر خودکشی در رسانه‌ها منتشر شد که به دنبال آن، واکنش نهادها و سازمان‌هایی که این افراد به واسطه کار یا تحصیل به آنها منتسب شده بودند به همراه داشت. اینچنین واکنش‌های سازمانی، به احتمال در گذشته نیز وجود داشته است. شالوده این واکنش‌ها در این جمله خلاصه می شود که «خودکشی این فرد یا افراد به سازمان ما ارتباطی ندارد»!؟درباره این موضوع، نکات زیر قابل ذکر است:در وقوع خودکشی افراد، سلسله عواملی دخیل هستند. برخی متغیرها، علت اصلی خودکشی تلقی می‌شوند؛ اما بسترها و عوامل تشدید کننده‌ای هم وجود دارند که وجود یا عدم وجود آنها و حتی شدت و حدت آنها می‌تواند احتمال خودکشی افراد را افزایش دهد. بر این اساس سازمان‌ها و نهادها به صرف اینکه از نظر حقوقی، علت مستقیم یا غیر مستقیم خودکشی افراد به آنها مربوط نمی شود، نمی‌توانند از زیر بار مسئولیت انسانی خود شانه خالی کنند.نکته مهم دیگر استیلای «رویکرد استفاده ابزاری از افراد» در نهادها و سازمان هاست. پرسش این است که چرا وقتی کارکنان، موفقیتی خارج از حیطه شغلی خویش دارند، مدیران سازمان‌ها و نهادها به ترفندهای مختلف تبلیغاتی تلاش می‌کنند سهمی از افتخار را نصیب سازمان و نهاد خویش بکنند؛ اما در صورت بروز مسایلی خاص در زندگی چون خودکشی، سهم و نقش سازمان را از بیخ و بن انکار می‌کنند؟همانگونه که عملکرد شغلی، منش و رفتار افراد در محیط شغلی و تحصیلی برای سازمان دارای اهمیت است، لازم است به هم ریختگی تعادل روحی و ویرانی ساختار روانی آنها برای سازمان دارای اهمیت باشد؛ چراکه مشکلات روحی کارکنان، در عملکرد، منش و رفتار آنها تاثیر منفی خواهد گذاشت. از طرف دیگ بگذارید پدرانه بنویسم!...ادامه مطلب
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 29 تاريخ : پنجشنبه 3 اسفند 1402 ساعت: 12:13

دکتر علی میرزامحمدیدکتری جامعه شناسی ؛ مدرس دانشگاه ، روزنامه نگار و تحلیل گر مسایل اجتماعی ایرانمولف و مترجم چندین کتاب از جمله تحلیل کیفی داده با ATLAS.ti مورد استفاده مراکز پژوهشی و دانشگاهی کشور****تماس : [email protected]*****ارایه مشاوره برای تحقیقات نگارش پروپوزالویرایش رسالهویرایش کتابمشاوره برای نگارش کتاب****************ارتباط تلگرامی با دکتر میرزامحمدیmirza1400@ اینستاگرام@dr.mirzamohammadi1 بگذارید پدرانه بنویسم!...ادامه مطلب
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 25 تاريخ : سه شنبه 3 بهمن 1402 ساعت: 16:18