ایرانیان و دگرگونی شناخت دینی دکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس)روزنامه آرمان امروزسالها پیش در جستجوی کانالهای ماهوارهای به چندین کانال برخورد کردم که تماشای آنها موجب نگرانی مادرم بود. این کانالها ادیان دیگری را تبلیغ میکردند و یا قرائت رایج دینی ما را به چالش میکشیدند. اما این کانالها با تداوم نگرانیهای مادرم درباره احتمال گمراهی من، توسط برادرم حذف شد!؟به احتمال زیاد نگرانیهایی از این جنس، موجب شده بود در دهه 60 ، جامعه ایران فقط به منابع خاصی از شناخت دینی دسترسی داشته باشد. منابعی که آنها را میتوان منابع شناخت مومنانه نامید که بر اساس اعتقاد شما به یک دین، دروازههایی از معارف و شناخت را به روی شما باز میکند. در دهه 60 ، دسترسی به منابع دیگر و یا مغایر با روایت رسمی، بسیار دشوار و برخی نیز در بازار قاچاق کتابهای ممنوعه امکانپذیر بود؛ هر چند ترس احتمالی از مجازات و طرد اجتماعی به واسطه مراجعه به این نوع منابع، مانع مهمی برای این دست کنجکاویها تلقی میشد. اما در دهه 70 با افزایش جریان اطلاعات به ویژه افزایش انتشار کتب، جراید و روزنامه ها، و ظهور شبکههای ماهوارهای، منابعی غیر از منابع شناخت مومنانه در دسترس بسیاری از اقشار مردم ایران قرار گرفت. این منابع یا شناخت دینی را از منظر ادیان یا مذاهب دیگر مطرح میکردند و یا با روش علمی بیطرفانه و به دور از دلبستگی دینی، ساختار ادیان و نقش اجتماعی-سیاسی آنها را تحلیل میکردند. برخی شبکههای ماهوارهای، ادیان یا مذاهب دیگر اسلامی را تبلیغ میکردند و با مبانی فکری و عقیدتی خود، باورهای مورد حمایت حاکمیت رسمی کشور را به چالش میکشیدند.منابع شناخت علمی مبتنی بر برخی پژوهش های تاریخی، جامعه شناختی، فلسفی، و... است که پدید, ...ادامه مطلب
ایرانیان و استعارهبازی مجازیدکتر میرزامحمدی(جامعه شناس)روزنامه آرمان امروز- 10 اسفند 1402چندی پیش تکههایی از سخنان فردی که به عنوان کارشناس ورزشی در تلویزیون حضور یافته بود دستمایه طنزپردازی کاربران فضای مجازی قرار گرفت. این فرد با تکه کلام «جدی می فرمایید!» مشهور شد وکاربران فضای مجازی با عاریت گرفتن از تکههای گزینش شده سخنانش، و به کار بستن آنها در موقعیتیهایی دیگر، محتواهای خلاقانهای تولید کردند. این کار تولید محتوا در فضای مجازی را که درباره موضوعات دیگر نیز انجام میگیرد «استعارهبازی مجازی» میتوان نامید.از دیدگاه نویسنده «استعارهبازی»، هنری عامه پسند و خلاقانه است که پیش از این در طراحی برخی کاریکاتورها از آن استفاده شده است؛ با این تفاوت که «استعارهبازی مجازی» بر خلاف کاریکاتور، هنری سیال است و این سیالیت بیشتر به علت ناشناخته ماندن تولید کنندههای محتواهای مربوطه و در مواردی بی معنابودن مالکیت معنوی خالق آن است. «استعارهبازی مجازی»، به عنوان هنری رسانهای و طنازانه، با خلقیات و عناصر فرهنگی ما ایرانیان سازگار است. برخی از محتواهای تولید شده با استعارهبازی به شابلونی تبدیل میشود که بسیاری از تولید کنندههای محتوا از آن تقلید میکنند. دایره برخی استعارهبازیها از مرزهای جغرافیایی ملی فراتر میرود و جنبه فراملی پیدا میکند. آهنگ «عباس بوقی» نمونه عینی این استعارهبازی فراملی بود که با عاریتگیری صدای آهنگ، و الحاق آن به تصویر رقص در مناطق مختلف ایران و جهان، محتواهای جدیدی خلق شد. با وجود این، بیشتر محتواهای تولید شده با استعارهبازی در فضای مجازی ایرانیان، قابل ترجمه به زبانهای دیگر نیست و ترجمه، لطایف و طنازیهای مستتر در آنها را منعکس نمیکند.از نظر شکلب, ...ادامه مطلب
سیاستورزی بر مبنای ایرانیان خارج از کشوردکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس)روزنامه آفتاب یزد«شما ایرانیان مقیم اروپا و آمریکا، آینده این دو قاره هستید. برای کودکانتان شرایط زندگی در بهترین محلات را فراهم کنید. سوار بهترین اتومبیل ها شوید. در بهترین خانهها زندگی کنید. نه سه، بلکه صاحب پنج فرزند شوید. چرا که آینده اروپا و آمریکا شما هستید».فکر میکنید جملات بالا را کدام سیاستمدار ایرانی خطاب به ایرانیان خارج از کشور گفته است؟ در حقیقت هیچ کس! این جملات با تغییر اظهارات اخیر اردوغان خطاب به ترک تبارهای مقیم خارج، توسط نویسنده جعل شده است؟!پرسش این است که آیا وقت آن فرا نرسیده است گفتمانی برای سیاستورزی بر مبنای ایرانیان خارج از کشور و بهرهگیری از سرمایه عظیم آنها شکل بگیرد؟ایرانیان خارج از کشور به تدریج به عنصری مهم در سیاستورزی تبدیل میشوند، چه برای حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و مردم ایران و چه برای دولتها و مردمانی که ایرانیان در کشور آنها زندگی میکنند. بنابر آمارهای غیر رسمی بیش از 4 میلیون ایرانی در خارج زندگی میکنند. هرچند این جمعیت در مقایسه با جمعیت ایرانیان داخل، نسبت 1 به 20 است، با این همه، ویژگیهایی دارد که آنها را نسبت به دهههای اول ایران پساانقلابی، در صحنه سیاست داخلی و خارجی و حتی روابط بین الملل بسیار پراهمیت ساخته است.این مساله ریشه در دلایل زیر دارد:نخست اینکه جمعیت ایرانیان خارج از کشور به تدریج افزایش یافته است. بر اساس آمار منتشر شده دبیرخانه شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور در سال 1399، از این جمعیت 4 میلیونی، حدود 47 درصد در آمریکا، 29 درصد در اروپا، 14 درصد در کشورهای عربی-آفریقایی و 10 درصد در آسیا- اقیانوسیه زندگی میکنند.این جمعیت در طبقات م, ...ادامه مطلب
تنهایی اجتماعی ایرانیاندکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس)آفتاب یزددرباره تاثیرات رکود اقتصادی چند سال اخیر مطالب زیادی ارائه شده است که مهمترین آنها گسترش فقر، تضعیف طبقه متوسط و سقوط طبقات متوسط به طبقات پایین، و گسترش آسیبهای اجتماعی است. در این میان،کمتر به تنهایی در حال تشدید افراد و دوری ناخواسته و فاصلهگیری اجتماعی آنها از همدیگر توجه شده است.تنهایی اجتماعی نتیجه تضعیف پیوند فرد با جامعه است. به اعتقاد هرشی( Hirschi ) جامعه شناس آمریکایی پیوند فرد با جامعه از طریق چهار جزء دلبستگی به افراد و نهادها، تعهد به اهداف مقبول جامعه( ارزشها)، درگیر بودن در فعالیت های روزمره، و باور به اعتبار اخلاقی تقویت میشود. بر این اساس هر عاملی که ساختار این چهار جزء و پیوند آنها را با فرد تضعیف کند میتواند آسیبهای مختلفی به همراه داشته باشد که تنهایی اجتماعی یکی از مهمترین آنهاست.رکود اقتصادی ناشی از اثرات تحریمها و تشدید این رکود در دوران کرونا، موجب شده است که افراد به صورت ناخواسته از همدیگر فاصله بگیرند. مهمترین جلوه های این فاصلهگیری و تنهایی اجتماعی عبارتند از :مناسک و آیین ها: با تضعیف قدرت خرید و توانایی مالی خانوادهها، دامنه دعوت از افراد فامیل، دوستان، آشنایان، همکاران، و همسایگان برای مشارکت در مناسک و آیینها مانند جشن عروسی ، جشن تولد، جشن فارغ التحصیلی، جشن فراغت از خدمت سربازی، جشن عروسی، شام یا نهار مراسم ختم، و نظایر آن بسیار کاهش یافته است. این فاصلهگیری دو طرفه است؛ یعنی هم افراد دعوت کننده تمایلی به افزایش دامنه دعوت از میهمان ندارند و هم افراد مدعو تمایل چندانی برای شرکت در مناسک و مهمانیها ندارند؛ چرا که فشار اجتماعی از این حضورها انتظار حرکتهای جبرانی مانند , ...ادامه مطلب
چرا درک ایرانیان از مفهوم آینده دچار خدشه شده است؟تهدید معنا در زندگی ایرانیان- روزنامه اعتماددکتر علی میرزامحمدیانسان ها در اعصار گوناگون کوشیده اند تا با اتکا به سرچشمه های عمده ای چون فرهنگ، دین و دانش وجود خود و جهان پیرامون خود را معنادار سازند. بر این اساس نظام های معنابخش، در جهت هدفمندسازی زندگی انسان ها شکل گرفته اند. این نظام ها، روحیات آدم ها (آهنگ، خصلت و کیفیت زندگی، سبک اخلاقی و زیبایی شناختی و حالت زندگی) را با جهان بینی آنها (تلقی از واقعیت عملکرد و نظم موجود در اشیا و پدیده ها) هماهنگ می کنند. اما اگر آستانه تغییرات اجتماعی به حدی برسد که تطابق محتوای جهان بینی بیشتر افراد جامعه را با روحیات آنها به هم بریزد در آن صورت ما با پدیده اجتماعی به نام «تهدید معنا» مواجه خواهیم شد. در این نوشتار با الهام از تحلیل کلیفورد گیرتس (Geertz, C) درباره «عوامل تهدیدکننده معنا در زندگی و نقش دین به عنوان یک نظام فرهنگی در غلبه بر این تهدیدها» به عواملی خواهیم پرداخت که در دهه اخیر «پدیده تهدید معنا» را در زندگی ایرانیان تشدید کرده است. عوامل تهدیدکننده معنا در زندگی ایرانیان در دهه اخیر را به طور کلی می توان در چهار دسته قرار داد:عامل اول، ظهور پدیده های غیرعادی در زندگی است که شیوع بیماری کرونا نمونه عینی آن بود. این پدیده غیرعادی، نه تنها نظم زندگی ایرانیان بلکه کل جهانیان را به هم ریخت. کرونا، نظام های معنابخش زندگی را به چالش کشید؛ اما این نظام ها نتوانستند به تجربه سردرگمی افراد پاسخ مناسبی بدهند. این چالش از آنجا شدت گرفت که اصولا نظام های معنابخش (دینی، علمی و شبه علمی) به رقابتی سوق داده شده بودند که به تجربه سردرگمی انسان ها در این بیماری پایان بدهند. این رقابت ها ب, ...ادامه مطلب
ارزشهای واژگون شده ایرانیان: علم یا ثروتدکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس)- روزنامه اعتمادجامعه ایران در پاسخ به سوال کلیشهای «علم بهتر است یا ثروت» پیش از این پاسخ های متفاوتی داده است. اما شالوده اساسی این پاسخ ها بر این مبتنی بوده است که حتی اگر ثروت در زندگی کارایی بیشتری داشته باشد و لذت زندگی بهتر را برای افراد جامعه فراهم کند، با اینهمه، معبر اصلی ثروتمند شدن، کسب دانش و فراگیری شیوههای درست صرف ثروت در راه خوشبختی خود، خانواده، و حتی دیگران است. اما به نظر میرسد این ارزش دیرین جامعه ایران، در نگاه بخش مهمی از جامعه در حال واژگونی است. به این معنا که نه تنها بخش مهمی از جامعه، دانش را معبری برای کسب ثروت تلقی نمیکند، بلکه حتی این فکر در اذهان آنها شکل گرفته است که ثروت معبری برای کسب مدارک علمی و بهره گیری از مزایای اجتماعی آن مانند وجهه و جایگاه اجتماعی است. دیگر برای آنها داشتن استعداد، رغبت و علاقه تحصیلی اهمیت چندانی ندارد و آنچه اهمیت کلیدی دارد راههای میانبر برای رسیدن به مزایای مادی و وجهه و جایگاه بالای اجتماعی است.این واژگون شدن ارزش دانش در رقابت با ثروت، آثار اجتماعی عمیقی بر جامعه ایران به همراه دارد که به برخی از مهمترین آنها میپردازیم:پولی و مادی شدن جامعه ایران: با تنزل کیفیت زندگی ایرانیان و سقوط بسیاری از طبقات میانه به طبقات پایین، جایگاه اجتماعی اقشاری که این موقعیت، وابستگی شدیدی به تحصیلات و دانش آنها دارد تنزل کرده است. این مساله به تشدید تفکر مادی در جامعه ایران دامن زده است.افزایش جرایم مبتنی بر جستجوی راه های میانبر کسب ثروت: با واژگونی ارزش دانش در رقابت با ثروت، افراد جامعه برای رسیدن به ارزشهای مادی در حال رقابت هستند. در نتیجه جستجوی را, ...ادامه مطلب