سرچشمه های خطر برای خانواده ایرانی

ساخت وبلاگ

سرچشمه های خطر برای خانواده ایرانی

دکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس)

روزنامه آفتاب یزد- 4 مرداد 1402

به احتمال زیاد همه درباره اینکه خانواده ایرانی در وضعیت خطرناکی به سر می‌برد توافق دارند. اما درباره شناسایی سرچشمه‌های این خطرها و شیوه‌های کنترل و عبور از آن، توافقی وجود ندارد.

گروهی این وضعیت خطرناک خانواده ایرانی را به ارزش های مذهبی به ویژه مساله حجاب و پوشش، گره زده و معتقدند اگر بتوان جامعه را به وضعیت آرمانی پوشش و مد اسلامی نزدیک نمود، بسیاری از مسایل خانواده حل خواهد شد. آنها به زعم خود، وضعیت نامطلوب حجاب و پوشش در جامعه را به «شکست مسلمانان در آندلس» قیاس می‌کنند و معتقدند با درهم شکستن ارزش‌های حجاب و پوشش اسلامی، راه برای انحطاط جامعه و زمینه سقوط حکومت اسلامی فراهم خواهد شد.

در مقابل این رویکرد، گروهی دیگر نیز معتقدند حتی با فرض اینکه حجاب و عفاف را با قرائتی که این افراد از آموزه های دینی دارند، بپذیریم و آن را در جامعه حاکم کنیم، سرچشمه‌های خطر برای خانواده ایرانی همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند؛ چراکه مشکل خانواده ایرانی، ریشه در مسایل دیگری دارد و مساله حجاب و عفاف نیز معلول همین علت هاست. بر اساس این رویکرد، خانواده ایرانی با وضعیت کنونیِ ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی قادر نیست، انتظارات کارکردی خود را تحقق بخشد. اجازه بدهید به این مساله بیشتر بپردازیم.

ساختارهای اقتصادی جامعه، خانواده ایرانی را در «تنگنای آینده نامعلوم» قرار داده است. طوریکه برای صاحب مسکن شدن، انتظاری 60 ساله باید کشید! همچنین ازدواج جوانان و جدا شدن آنها از خانواده والدین، نیازمند هزینه‌های سنگینی است و به شغلی با درآمدی مطمئن و مسکنی آبرومند نیازمند است که اجازه فرزندآوری و فرزندپروری را به نسل جدید بدهد. اما ساختارهای اقتصادی جامعه، تناسبی با توان خانواده‌های ایرانی برای تشکیل خانواده جدید ندارد. در این حالت، بهتر است قبل از پافشاری برای مقید ساختن جوانان به هنجارهای مذهبی جامعه، به فکر اصلاح این ساختارها باشیم.

انتظار ما از خانواده ایرانی برای پایبندی به ارزش‌های مورد تعریف، زمانی می تواند موضوعیت داشته باشد که خانواده بتواند به حیات متعادل خود ادامه داده و و خود را بازیابی کند. به این معنا که نسل جوان و دم بخت، در زمان مناسب از خانواده والدین خود با ازدواج و تشکیل خانواده جدید جدا بشود و تعامل خود را با خانواده پدر و مادری و دیگر فامیل شکل بدهد. در غیر این صورت، رعایت هنجارهای اجتماعی در خانواده‌ای که ساختارهایش در هم شکسته است به حداقل خواهد رسید.

علاوه بر ساختار اقتصادی، ساختار اجتماعی و سیاسی نیز تناسبی با توان خانواده ایرانی ندارد. شیرازه اعتقادی خانواده ایرانی را معانی و باورهایی شکل می‌دهد که از نسل‌های گذشته رسیده است. این باورها در قالب نظام‌های معنابخش سنتی، روحیات والدین را با جهان‌بینی آنها هماهنگ می‌کرد و به آنها کمک می‌کرد تا روابط خود را با فرزندانشان تنظیم کنند. فرزندان نیز تحت تاثیر این نظام‌های معنابخش، از سلسله مراتب سنی خانواده تبعیت می‌کردند و به این شیوه ساختار سنتی خانواده حفظ می‌شد؛ اما نظام‌های معنابخش که در تبیین تغییرات اجتماعی و سیاسی، نیازمند تجدید و تقویت بودند، به انجماد و توجیه وضعیت گرفتار شده‌اند. بر این اساس، با افزایش شکاف بین والدین و فرزندان در تبیین بسیاری از مسایل فکری و اجتماعی، خانواده ایرانی دچار «بحران معنا و نبود معیارهای ارزشگذاری اعمال» شده است. این بحران با تجربه ناعدالتي، نابرابري و تناقض در گفتار و کردار مدعیان و داعیان ارزش های اخلاقی و اجتماعی هر روز تشدید می‌شود. بحرانی که اهرم کنترل خانواده بر اعضای خود را از دست آنها گرفته است و خانواده ایرانی را درگیر آسیب های اجتماعی و تبعات پوچ گرایی نموده است.

با وضعیت کنونی، عبور از خطرهای تهدید کننده خانواده ایرانی، بدون اصلاح ساختارهای اقتصادی- اجتماعی جامعه، امکانپذیر نخواهد بود. بدون اصلاح این ساختارها، پرس و جو و مطالبه درباره تحقق کارکردهای خانواده مانند ایجاد آرامش روانی در بین اعضای خانواده به ویژه زوجین، گسترش عفاف و پاکدامنی، تمایل به ازدواج و ممانعت از تجردزیستی، فرزندآوری و فرزندپروری و... بی معناست. اصولا" بسیاری از مسایل و آسیب های خانواده، معلول همین عناد ورزی برای عدم اصلاح ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است.


برچسب‌ها: خانواده, ایرانی, خطر, خانواده ایرانی

بگذارید پدرانه بنویسم!...
ما را در سایت بگذارید پدرانه بنویسم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mirzamohammadi بازدید : 72 تاريخ : جمعه 13 مرداد 1402 ساعت: 19:03